دریــــایــی آبـــی
خليفه به مردمش گفت : صادقانه مشکلات تان را بگوييد...! حسنك بلند شد و گفت : گندم و شير كه گفتي چه شد ..؟! حاكم گفت :ممنون كه مرا آگاه كردي...! يكسال گذشت و دوباره خليفه گفت :صادقانه مشكلاتتان را بگوييد...! ديگر كسي نگفت گندم و شير چه شد...! تنها از ميان جمع يك نفر گفت : حسنك چه شد ...؟!!
نظرات شما عزیزان:
قالب جدید وبلاگ پيجك دات نت |